تاریخ انتشار: 1403/6/16 18:7     /     کد خبر : 7256     /     دسته خبر : هنری
سخن نیوز : / رکنی روزنامه نگار و منتقد تئاتر / اختصاصی / بخش ملی نمایش خیابانی هفتمین اشکواره فرهنگی هنری حسینی ( مازندران) با شرکت ۷ نمایش منتخب با داوری آقایان مصطفی بوغدار، حمید نصیری و مسلم خردمند درمدت دو روز از تاریخ ۱۳ تا ۱۴شهریور ماه در محوطه مجتمع فرهنگی و هنری پیامبر اعظم (ص) شهرستان نور برگزار شد.
مهدی نصرالله زاده دبیربخش ملی تئاتر خیابانی طی گفتگوی کوتاه به خبرنگار ما گفت: از سوی بخش ملی نمایش خیابانی هفتمین اشکواره فرهنگی هنری حسینی (مازندران) طی فراخوانی از هنرمندان شاخه هنر نمایش جهت حضور آنان دعوت بعمل آمد.
مهدی نصرالله زاده افزود : در پی فراخوان ، تعداد ۲۷ متن نمایشنامه به دبیرخانه رسید . که از سوی هیئت داوران بازبینی آقایان محسن صفری و حمیدرضا گل محمدی تواندشتی و خانم افسانه طبیب پور۷ نمایش برگزیده شد ، سپس از این ۷ نمایش برگزیده شامل / نمایش چگالی جنگ ، کاری ازکانون پرورش فکری محمودآباد / نمایش هزاران هزار راه ، به نویسندگی مهیارکمانگری وبه کارگردانی شبنم محمد تبارازآمل / نمایش من ، حامد ، مرتضی به نویسندگی وکارگردانی سیدمحمد رضا رضوی ازنور/ نمایش آخرین درس زندگی، به نویسندگی فاطمه شریفی وبه کارگردانی سیدحسام الدین شریعتمداری از بروجرد/ نمایش پرسه درنیاز، به نویسندگی سحرمحسنی و به کارگردانی سما کابلی از نور/ نمایش سهراب کشون ، به نویسندگی وکارگردانی سید مهرداد کاووسی ازهمدان / نمایش کودکان عاشورا ، به نویسندگی سام دلیری و ابولفضل احمدی و به کارگردانی مارال جعفرنژاد از چالوس جهت اجراء دعوت بعمل آمد .
نگارنده متن فوق الذکر در تاریخ ۱۳ شهریور بعلت حجم ترافیک شهرهای شمالی کشور از بابل تا نور با تاخیر بدون تماشای چگالی جنگ به تماشای نمایش هزاران هزار راه نشست .
نمایش هزاران هزار راه / گرچه بعلت پراکندگی مطالب و کشدار بودن دیالوگ های آن چندان حرفی برای گفتن نداشت.
کاراکترها بعلت ضعف متن نمایشی فقط دیالوگها را بدون رعایت پیوستگی داستانگوئی آن به نوبت بیان می کردند . بطوری که بخاطر عدم استفاده از حرکات بدن در زمان و شرایط مناسب آن ، حس بیان آنان هم فاقد روح بود . نیک می دانیم حس بیان گیرا در نمایش همراه با حرکات بدنی موزون کاراکتر در ذهن مخاطب شکل مفهومی می گیرد.
نمایش من ، حامد ، مرتضی / نمایشی با تم اجتماعی که پیام غائی آن تصمیم جدی ( سفر به کربلا ) توسط بازیگران عقب مانده ذهنی و یا کم توان ذهنی آغاز شد
هرچند حضور بازیگران عقب مانده های ذهنی در صحنه تئاتر نوعی انرژی مثبت دادن آنان به حیات زندگی است جای تقدیر است.
اما متاسفانه دراین اجراء با توجه به گزینش سوژه مناسب آن ، اما بعلت عدم درست پرداخت آن و نحوه شکل داستانسرائی آن نتوانست مفهوم کلی نمایش همان پیام تم آن را به ذهن مخاطبین تداعی کند.
نمایش آخرین درس زندگی / تنها نمایش اجرائی اشکواره حسینی بود که بعلت وجود کاراکترتک نفره فاقد دیالوگ بود . و کاراکترهم بر حسب روند شکل اجرائی داستان آن جهت ایجاد تنوع در بازی با مشارکت دادن تماشاگران توانست ذهن آنان را برای دریافت ادامه شکل داستانی نمایش راغب سازد.
شریعتمداری ضمن حفظ مسئولیت کارگردانی تنها کاراکتر این نمایش بود که با ایفای نقش معلم در یکی از مدارس غزه توانست در طول نمایش هنرمندانه با بیان نمایشی فضای فیزیکی آموزشی را بخوبی در ذهن مخاطبین به وجد آورد.
معلمی که با عشق آموزش به آموزش پذیرعشق می ورزد، و با مدل المان سازی فضای آموزشی، و نحوه پرداخت آموزش را با بکارگیری ابزارهای ساده تحت عنوان دکور نمایشی چیده مان منطقی می سازد و در طول نمایش هنگام بیان مونولوگ نمایش استفاده شایسته از حرکات فیزیکی بدن از همان ابزارها استفاده بهینه می کند.
معلم در حال تدریس ، هواپیماهای اسرائیلی مدرسه را موشک باران می کنند، معلم دانش آموزان را از کلاس خارج می سازد برخی شهید و برخی هم زخمی می شوند. معلم در فضای دیگر کلاس درس ، جای دانش آموزان شهید با قاب عکس پرمی کند.
کاش فضای نمایش با بکارگیری و انتخاب افکت مناسب احساسات نفرت انگیز مخاطبین نسبت به دشمنان تاثیرگذارترجلوه پیدا می کرد. معلم درحال تدریس با شنیدن صدای دلخراش هواپیماهای اسرائیلی ، با دستپاچگی دانش آموزان را از کلاس خارج می سازد بنابراین صدای مهیب پی درپی چندین موشک بر پیکره مدرسه و بناهای ساختمانی اطراف آن در فضای صحنه می پیچد . سروصدای ضجه های مردان و زنان همراه با داد و بیداد کودکان لابلای صدای آژیر آمبولانس ها و خودروهای آتش نشانی فضای نمایش را مدیریت می کند . معلم فقط جای دانش آموزان شهید را با قاب عکس پر می کند. آنوقت حس عاطفی ماندگاری بهتر در ذهن مخاطبین نقش می بست. اما در کل نمایش قابل پذیرفتنی بود .
نمایش پرسه در نیاز/ بازیگران مجرب ، و کار بلد دراین نمایش ایفای نقش داشتند. نمایش از متن بسیارگیرائی هم برخوردار بود. حکایتی از زندگی شهروندان مرزنشین را به تصویرمی کشید.
مردمانی که با نگاه عشق حسین (ع) مقاومت و مقاومت ورزی شهر و دیار خود را در طول هشت سال دفاع مقدس ترک نکردند . حتی با جمعیت اندک در مقابل صدامیان با تقبل تمام سختی ها و بمبارانها نگاه مقاومت ورزی را به رخ جهانیان کشیدند.
بطوریکه در شکل داستانگوئی این نمایش پدرخانواده با توجه به شیمیائی شدن آن از تنگی نفس سالهاست رنج می کشد . و سالهاست ماسک را جایگزین سبیل هایش روی لبانش چسبانده ، اما تنها پسرش با فروش کتاب بصورت سیاری به پرستاری آن و عمل پرداخت هزینه های سنگین بابت طبابت و خرید داروهایش مشغول می شود .
نمایش حکایتی از روند زندگی جانبازان شیمیائی و جنگی و نحوه نگهداری آنان در خانه که تقبل لحظات آنان برای هر شهروند خانوار یک امر ساده ای نیست.
نمایش پرسه درنیاز نمایش پرتب و تابی است . شکل داستانگوئی آن از پیوستگی معناداری برخوردار است. ولی کندی حرکت کاراکترها تا حدی از قابلیت نمایش کاسته است و این عمل باعث کشدار بودن زمان نمایش شده است.
نمایش سهراب کشون / ابتدای نمایش همراه با نقالی از اشعار داستان افسانه ای رستم و سهراب اثری ماندگار از تاریخ ادبیات فارسی قرن چهارم و پنجم توسط فردوسی شاعر نامی ایران زمین تا حدی توانست جذابیت خاصی به فضای نمایش بدهد.
هرچند این نمایش سعی داشت با الگوسازی چهره های شاخص شهدای دفاع مقدس ، مدافعین حرم ، مرزنشینان و دوران پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن تاکنون بعنوان دلیر مردان واقعی در دفاع از آب و خاک و نوامیس و ارزشهای نظام دینی جایگزین رستم و سهراب در ذهن مخاطبین الگوسازی سازد.
اما بعلت ادغام نمایش تخت حوضی ، نقالی از تصاویر با نحوه پرداخت نمایش خیابانی فاصله گرفته است .
نمایش کودکان عاشورا / نمایش کودکان عاشورا از رشادت ، شهامت ، شجاعت و شهادت صحرای کربلا حکایت می کند. انتخاب سوژه با توجه به نگاه اشکواره حسینی سنخیت نزدیک داشت ، اما بعلت ضعف در نحوه پرداخت داستانگوئی آن با چالش های مهمی در طول اجرای نمایش مواجه بود . بطوری که در روز عاشورا از علی اصغر بعنوان شهید خرد سال جزء حزن انگیزترین صحنه صحرای کربلاست هیچ اشاره ای نشده است.
یا نحوه شهادت امام حسین (ع) توسط شمر بخاطر بوسه حضرت فاطمه الزهرا روی گلوی آن نتوانست سرش را از تن جدا سازد تا جائی که خود امام حسین اشاره می کند این خنجر را از پشت گردنش وارد کند. که دراجرای نمایش نمی بینیم ، بلکه شمرسه بار با خنجراز روی گلویش ناکام می ماند.
در بین اسرای اهل و بیت حسین بن علی (ع) رقیه تنها نیست، بلکه سکینه هم دلدادگی پدرش و عمویش حضرت ابوالفضل را دارد . هیچ از آن اشاره نشده است. و یا در بین اسراء نقش آفرینی زینب کبری بچشم نمی خورد .
آنچه امروز از جانفشانی صحرای کربلا حکایت می شود . بیانگر شفاف سازی روایت عمه کربلا زبان زینب کبری است. حتی نطق آتشین زینب کبری در مقابل یزید و معاویه به گونه ای تاثیر گذار بود که بن زیاد دستور قتل شمر را به مختار ثقفی داده است.
کارگردان این نمایش بعلت ضعف در چیده مان روایت فاجعه صحرای کربلا براساس واقعه آن، نتوانست بنحو شایسته ختم نمایش را در ذهن مخاطبین تداعی سازد و نمایش بلاتکلیف با دستپاچگی کاراکترهای روی صحنه از پراکندگی روایت ها کمک گرفته تا بدینگونه با تلفیق کردن فضای شلاق کوبیدن های زیاد بر بدن های نحیف کودکان اسراء عواطف انسانی تماشاگران را برانگیخته سازد . متاسفانه کاراکترهای سر درگم در پایان نمایش هم نتوانستند، حس خوبی را در ذهن مخاطبین تداعی سازند.
جهت یادآوری : جایزمی دانم به این نکته اشاره کنم برای اجرای نمایش خیابانی ، کارگردان بدنبال متن مناسب با در نظر گرفتن فضای آزاد آن باشد. فضایی که آغشته به سرو صدای طبیعت و دست ساخته بشرو خود بشرهمراه است .
بنابراین تماشاگران روحیه شنیدن جملات طولانی ، بی ربط ، خشک و بی روح را ندارند با توجه اینکه زمان اجرای آن نسبت به نمایش صحنه ای خیلی کمتر است. لذا ضرورت دارد. ، دیالوگ ها و مونولوگ های کاراکترها بصورت مختصر و مفید همراه با حس بیانی آن همچنین درخدمت گیری حرکات بدنی متناسب با نحوه روایت نمایش عمل شود. متاسفانه اکثر نمایش های اجراء شده در جهت اجرایی نمایش با چنین چالشهای جدی مواجه بودند. نیک می دانیم حس بیان در نمایش همراه با حرکات بدنی در ذهن مخاطب شکل مفهومی می گیرد.
1403/8/30 0:12
1403/8/29 8:6
1403/8/28 23:41
1403/8/27 9:11
1403/8/27 5:46
1403/6/16 18:7
1403/6/2 12:16
1403/5/16 13:42
1403/5/1 20:7
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام *
ایمیل *
وبلاگ
دیدگاه
سخن سردبیر
سخن تازه
سخن داغ
شهرهای شمالی
گوناگون
ادبیات
نیم نگاه
دلمشغولی ها
خواب ننه آقا
بسته خبری
دلنوشته ها
سرگرمی ها