تاریخ انتشار: 1399/9/11 10:36     /     کد خبر : 3969     /     دسته خبر : پنجره تحلیل
سخن نیوز/گروه رسانه/ سیده راضیه حسینی/ جنگ روانی / شیوع کرونا /فضای کشور/ رسانههای اپوزیسیون / اکانتهای همسو با آنان در شبکههای اجتماعی / تکنیکهای عملیات روانی/
درست زمانی که کشور درگیر مدیریت بحران شیوع کروناست، رسانههای اپوزیسیون با استفاده از تکنیکهای عملیات روانی، یک جنگ تمام عیار را علیه مردم ایران شروع کردهاند.
سخن نیوز: گروه رسانه؛ سیده راضیه حسینی: «قبل از اینکه شما بتوانید کسی را وادار کنید که آنچه شما میگویید را انجام دهد، باید او را وادار کنید آنچه شما میگویید را باور کند»؛ این جمله مشهور، هدف اصلی جنگ روانی را بیان میکند. جنگی که بهخصوص در زمان بحرانها به شدیدترین حالت خود میرسد و رسانههای مختلف تلاش میکنند با تکنیکهای متعدد عملیات روانی، مردم جامعه بحرانزده را با هدفهای خود همراه کنند. در روزهای اخیر که شیوع کرونا فضای کشور را درگیر کرده، رسانههای اپوزیسیون و اکانتهای همسو با آنان در شبکههای اجتماعی تمام توان خود را برای ایجاد یک جنگ روانی گسترده به کار گرفته است. سرخطهای اصلی توسط این رسانهها چیست؟ کدام تکنیکهای عملیات روانی، بیشتر کاربرد دارد و چه روشهای برای مقابله با این جنگ تمام عیار وجود دارد؟ اینها موضوعاتی است که در این گزارش مورد بررسی قرار میدهیم.
القای پنهانکاری مسئولین
مهمترین سرخطی که توسط جریان رسانهای مخالف جمهوری اسلامی با تمام توان در پیش گرفته شده، القای پنهانکاری گسترده مسئولین در خصوص آمار مبتلایان و فوتشدگان است. در این سرخط از چند تکنیک عملیات روانی استفاده شده است که در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.
اولین مورد «قرینهسازی» است که در این تکنیک سعی میشود برای اینکه مخاطبان یک موضوع را بپذیرند آن را با یک موضوع دیگر که بهصورت قطعی اتفاق افتاده است، قرینه کنند. اینجا نیز در بسیاری از محتواهای رسانهای با یادآوری حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی اینطور به مخاطب القا میکند که مانند تأخیر سهروزهای که در خصوص اعلام علت سقوط اتفاق افتاد، مسئولین در حال پنهانکاری در خصوص زمان ورود کرونا به کشور و آمار مبتلایان و فوتشدگان هستند. چون ذهن مخاطب با موضوع اول کاملا آشناست، این قرینهسازی خیلی سریع اتفاق میافتد. بهعنوان مثال این توییت یکی از خبرنگاران بیبیسی است: «حکومتی که تمام انرژی خود را صرف لاپوشانی تعداد کشتهشدکان آبان 98 یا ساقطشدن هواپیمای اوکراینی کرده بود، اخیراً نیز کوشید ابعاد فاجعه کرونا را انکار کند. با این تفاوت که برخلاف گلولههای ناجا و موشک سپاه، ویروس کرونا فقط نصیب مردم عادی نشد؛ سراغ حکومتیها هم رفت».
حتی زمانی که یکی از مقامات ترکیه آمار مبتلایان ایران را اعلام کرد، با اینکه این آمار قبلا توسط وزارت بهداشت کشور رسانهای شده بود، اینطور القا شد که اینجا نیز شبیه به اعلام ماجرای علت سقوط هواپیمای اوکراینی است که ابتدا مقامات سایر کشورها آن را اعلام کردند. مجری ایران اینترنشنال در توییترش همین سرخط را در پیش گرفت و نوشت: «خبر تعداد افراد مشکوک به ابتلا به کرونا (۷۵۸ نفر) را وزیر بهداشت ترکیه به ما میدهد، خبر شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری را نخستوزیر کانادا.»
در چنین شرایطی حتی اگر برای حفاظت از امنیت روانی جامعه و سلامتی مردم، شایعه پراکنان دستگیر شوند، آن را تلاش حکومت برای پنهانکاری بیشتر معرفی میکنند. یعنی «وارونهسازی» که یکی از تکنیکهای جدی عملیات روانی است و در آن تلاش میشود با وارونهجلوه دادن واقعیتها نزد مخاطبان، هدف اقدامات مثبت را کاملا منفی نشان دهند و آنها را علیه اقدامکنندگان بشورانند. این توییت یکی از اکانتهای سازمانی برانداز در توییتر است: « در هفتههای گذشته افرادی به بهانه ایجاد شایعه ورود کرونا به ایران در کردستان، بندرانزلی و بندرعباس بازداشت شدند.در روزهای آینده بازداشتها بیشتر هم میشود و اطلاعرسانی و کرونا میشود کار دشمن و بدخواهان نظام.چراکه این طایفه جز بازداشت و پنهان کاری کار دیگری از دستش بر نمیآید.». خبرنگار رادیو فردا هم با کلیگویی در خصوص درخواست برای محاکمه نماینده قم، همین سرخط را ادامه داد: « امیرآبادی که گفت تلفات کرونا در ۵۰نفر بوده، اصولگرای تندروست. رحمتالله حافظی، عضو سابق شورا که گفت تلفات قم رسیده به ۵۳نفر، اصولگرای ظاهرا میانهرو است. فعلا برخی خواستار محاکمه امیرآبادی شدهاند. خودیها تا زمانی اعتبار یا مصونیت دارند که سانسور کنند.»
هدف قرار دادن اعتقادات مذهبی و حوزههای علمیه
اینکه اولین نقطه شیوع کرونا، قم بوده دلیل مهمی است برای اینکه بیشتر هجمهها بهسمت اعتقادات دینی و حوزههای علمیه باشد. این توییت یکی از خبرنگاران رسانههای اپوزیسیون فارسیزبان است: «به همان اندازه که شلیک موشک به هواپیما، قدرت و ماهیت سپاه را نشان داد، شیوع کرونا هم دانش و ماهیت فقها را عیان کرد؛ سریال دوقلوها.» . در یک موج عملیات روانی دیگر، این افراد بر روی یک خبر بهصورت گسترده مانور دادند: «رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد: حضور ۷۰۰ طلبه چینی در حوزه علمیه قم، زمینه انتشار ویروس کرونا را فراهم کرد.» خبری که مشخص شد کاملا جعلی است و تکذیب شد. این تکنیک « فریب خبری» است که برای برانگیختن احساسات مردم بر علیه آنها انتخاب شده است.
اینجا تکنیک قرینهسازی به کار گرفته میشود. این توییت یکی از اکانتهای برانداز در همین دسته قرار میگیرد: «هواپیما را با موشک اشتباه میگیرند، کرونا را با آنفلوآنزا ، ولی راه سعادت بشر و مسیر تکامل انسان رو مطمئنند که درست تشخیص دادهاند.»
برای زیر سوال بردن اعتقادات مذهبی، یکی از پرکاربردترین تکنیکها مغالطه بوده است. بهعنوان نمونه این یکی از توییتهایی است که با این سمتو سو نوشته شده است: «چطور ممکن است ضریحی که همیشه واسطهی تبرک و شفابخشی بوده، حالا شده باشد عامل انتقال بیماری و ویروس مرگ؟! »
یکی از تحلیلگران رسانهای در توییتر به سرخطی که در ادامه، توسط این رسانهایها در پیش گرفته شده اشاره کرد و نوشت: امروز صبح رعنا رحیمپور خبرنگار بیبیسی فارسی در مهمترین بخش رادیویی انگلیس به شکلی باورنکردنی علیه ایران کمپین کرد. ژورنالیست بیطرف بماند؛ رحیمپور مثل یک فعال سیاسی برانداز بود و ادعا کرد بنیادگرایی شیعی دلیل شیوع کروناست و گفت تنها راه مقابله، دخالت بینالمللی. تصویری که رعنا رحیم پور از ایران داد، کشوری یکسر فرورفته در خرافات بود که باید توسط تحریم و فشار خارجی مجبور به پذیرش قوانین علمی شود. رحیم پور نگفت ایران در ۴دهه گذشته بیشترین فارغ التحصیل دانشگاهی رشتههای علوم و بهترین سیستم درمانی منطقه را دارد و از پیشتازان تحقیقات پزشکی است.
القای سوءمدیریت مسئولین و تصمیمگیران
سر خط دیگر، «القای سوءمدیریت شدید» چه در سطح کلان مسئولین تصمیمگیرنده و چه در بخشهای بیمارستانی و عملیاتی است. سوءمدیریتی که نه تنها مردم کشور خودمان را بهخطر انداخته بلکه حتی باعث ورود کرونا از ایران به سایرکشورها هم شده است. اینها بخشی از توییتها با این سمتوسو است: «امارات از تشخیص دو مورد جدید از ویروس کرونا خبر داد که یک ایرانی و همسرش هستند. جمهوری اسلامی با بیکفایتیاش در حال انتشار کرونا به جهان است. کانادا، لبنان و حالا امارات». یکی از خبرنگاران بیبیسی هم تلاش کرد اقدامات طبیعی کشورهای همسایه در بستن مرزهای خود با ایران را به ناکارآمدی کشور ارتباط دهد و نوشت: « بعد از اینکه ویروس کرونا را به کانادا، لبنان، افغانستان و امارات صادر کردیم، ترکیه، پاکستان و ترکمنستان هم مرزهای خود با ایران را بستند، افغانستان و عراق هم احتمالا ببندند؛ جزیره ثبات.»
مهمترین تکنیکی که در این سرخط مورد استفاده قرار گرفته، «تسرّی دادن» یعنی تعمیم نارکارآمدی در یک بخش را به کل سیستم است. طبیعی است که در بخشهایی از مراکز تصمیمگیرنده یا قسمتهای عملیاتی مخصوصا در ساختار بهداشتی و درمانی نقصهایی جدی وجود داشته باشد؛ در این تکنیک عملیات روانی بر روی این نقصها بهصورت گسترده مانور داده میشود تا به مردم القا کند کل سیستم اجرایی و مدیریتی کشور دچار ناکارآمدی جدی است. نتیجه آنکه اولاً اعتماد عمومی نسبت به مسئولین از بین میرود و مردم به توصیهها و تصمیمات مهمی که برای مهار این بحران از سمت مسئولین اعلام میشود، توجه نمیکنند و سلامتی جامعه بهصورت جدی به خطر میافتد. دوماً یک اضطراب و بلاتکلیفی گسترده بهجود میآید که فضا را برای انتشار شایعات گسترده و همینطور ناآرامی و اغتشاش بسیار مستعد میکند.
یکی از مواردی که بهصورت جدی توسط این رسانههای مخالف جمهوری اسلامی دنبال میشود، تلاش برای تعطیلی همه مراکز از سمت خودِ مردم با القای همین موضوع است که مسئولان در اداره بحران ناکارآمد هستند و خود مردم باید دست به کار شوند. یکی از افراد فعالی که با نهادهای آمریکایی مرتبط با پروژههای براندازی جمهوری اسلامی مرتبط است در یک توییت نوشت: «وظیفه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور است از هر فرصتی استفاده کننده و از مردم بخواهند در خانه بمانند. البته که نخواهند کرد و رسانه خود ماییم. از همین توئیتر و اینستاگرام و تگرام و تلفن و ایمیل استفاده کنیم و از همه بخواهیم در خانه بمانند والا کرونا همه را آلوده خواهد کرد.»
انسانیتزدایی با هدف توجیه خشونت
ربط دادن موضوع پنهانکاری به منافع حکومت، سرخط دیگری است که در پیش گرفته شده است؛ آنها این پنهانکاری را به راهپیمایی و انتخابات ربط میدهند و بر مبنای آن تلاش میکنند تکنیک «انسانیتزدایی از حکومت» را با القای این موضوع که برای جمهوری اسلامی جان و سلامتی شهروندان اهمیتی ندارد، در پیش بگیرند. هدف از چنین تکنیک عملیات روانی علاوه بر ایجاد بیاعتماد، شکل دادن این باور در مردم است که در مقابل این حکومت هر عمل خشونتآمیزی توجیه دارد.
این یک نمونه از توییتها با این سمت و سو است: « ما در کشوری زندگی میکنیم که تا صبح دیروز، منابع حکومتی هیچ موردی از کرونا را در ایران گزارش نمیکردند اما عصر دیروز، دومین کشور جهان از جهت تلفات این بیماری شدیم. همه چیزمان فدای بقای این حکومت است. کرونا مخفی ماند چون حکومت راهپیمایی میخواهد. چون انتخابات پرشور میخواهد.» یا کاربر دیگری با بهکار گرفتن همین تکنیک نوشت: « وقتی صداقت ودرستی به مسلخ برده میشود؛ تا4شنبه موردی از کرونا در ایران نبود،در عرض دو روز ایران دومین کشور شیوع وتلفات کرونا شد! باید به آیین شما هم کافر بود! سیستمی که بقای خودش را بافدا کردن
مردم بادروغ و ریاکاری بداند لایق لعن هم نیست! مطمئن باشید ابلیس برایتان ایستاده کف میزند» این کلیگوییها و بازی با کلمات در حالی است که هیچگاه استدلال محکمی برای تأیید این ادعاها وجود ندارد و همیشه به شایعات و دروغها توسل میشود. تکنیکی که تحتعنوان «کلیبافی فریبنده» از آن یاد میشود.
«تکرار» تکنیک دیگری است که مورد استفاده قرار گرفته است؛ هنگامی که مخاطب پیامی را از منابع مختلف دریافت کند، کمتر به خودش اجازه نمیدهد که در درستی و حقانیت پیام تردیدی به خود راه دهد. بیشتر سرخطهای بالا به کرات توسط رسانههای اپوزیسیون و اکانتهای فعال آنها در شبکههای اجتماعی تکرار میشود و همین، آن را برای عموم باورپذیرتر میکند.
تکنیک عملیات روانی «شایعه» را بیشتر بشناسیم
در هر موقعیت بحرانی از جمله موضوع شیوع کرونا، رواج «شایعه» سادهترین و موثرترین تکنیکی است که برای جلو بردنِ سرخطهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. حجم زیادی از شایعات مختلف در طی این یک هفته، مخصوصا از طریق شبکههای اجتماعی، به جامعه تزریق شده است. در توییتر بسیاری از این شایعات بالوپر داده میشوند و تبدیل به موج میشود؛ این یکی از این نمونههاست: «در خبرها سرچ کنید. تاریخِ اولین تکذیب مسئولین جمهوری اسلامی دربارهی کرونا، همان تاریخیست که ویروس فعالیتش را در ایران شروع کرد.» یا شایعات مختلفی که در خصوص تعطیلی مدارس، دانشگاهها و مراکز دولتی و خصوصی در فضای مجازی میچرخد.
محققان اجتماعی میگویند بیشترین حجم از شایعه زمانی بهوجود میآید که موقعیتهای ناآشنا و نامتعارف اتفاق بیفتد و اغتشاشات هیجانی و احساسی مثل اضطراب و بلاتکلیفی به وجود بیاد که بر چگونگی واکنش مخاطبان تأثیر بگذارد. درگیرشدن ناگهانی کشور در شیوع کرونا با اعلام فوت دو نفر و تأخیر رسانههای رسمی در اطلاعرسانی سریع و گسترده باعث شد جامعه بهیکباره دچار اضطراب و بلاتکلیفی شود و بهصورت طبیعی شایعات مختلفی شکل بگیرد. حالا موقعیتی را در نظر بگیرید که رسانههای رسمی و غیررسمی مخالف جمهوری اسلامی از خلأ ایجاد شده سوءاستفاده کنند و حجم بسیار زیادی از شایعه را مخصوصا در شبکههای اجتماعی منتشر نمایند. نمونهای که با هدف برانگیختن احساسات در حجم گسترده منتشر شده، این توییت است: «دکتر رضا کوچکینیا در لاهیجان به دلیل ابتلا به کرونا جانش را از دست داده.. اینکه بعد از چین، ایران بیشترین آمار مرگ ناشی از ابتلا به کرونا را داره فقط و فقط به علت پنهانکاری و دروغگویی جمهوری اسلامی است». در حالیکه خبر فوت این پزشک بهعلت کرونا شایعهای بود که کاربران گیلانی به آن واکنش نشان دادند و دروغ بودن آن را تذکر دادند.
راهکار عملیاتی برای مقابله با شایعه چیست؟
رضا جنیدی در کتاب «تکنیکهای عملیات روانی و راههای مقابله با آن» بر اساس نتایجی که از تحقیقات مختلف به دست آمده مینویسد: مهمترین راهکار، توجه به ریشههای اضطراب و بلاتکلیفیهای مخاطبان و تلاش برای رفع دلایل آن است. البته او تأکید میکند که اول باید اضطرابهای شدید یا هر ناراحتی هیجانی دیگری که مردم دارند، برطرف شود و بعد بلاتکلیفیها یعنی تردیدهای فکری و ذهنی رفع و رجوع شود. چون احساسات تاثیر اصلی را بر روی مخاطب دارند و ممکن است حتی اگر از نظر ذهنی و فکری قانع شوند، با هم در برابر شایعه آسیبپذیر باشند.
او روشهای دیگری را نیز برای مقابله با شایعه پیشنهاد میدهد که مهمترین آن «تعامل گسترده مقامات رسمی با رسانهها برای رفع ابهام» است. البته این تعامل فقط از طریق دادن اطلاعات مورد نیاز جامعه اتفاق نمیافتد؛ دو تن از محققان آمریکایی که اولین تحقیقات را بر روی شایعه انجام داده بودند، یک روش را ابداع کردند؛ ایجاد کلینیکهای شایعه. به این صورت که از مطبوعات پرتیراژ و رایدو خواستند تا به بررسی و تحلیل شایعهها بپردازند، آن رسانهها نیز از خوانندگان خود درخواست میکردند تا شایعات شنیده شده را بر برای آنها ارسال کنند. فرض اساسی این دو محقق در مورد کلینیکهای شایعه این بود که تحلیل، بررسی و افشای محتوای دروغین شایعات، مردم را در برابر آنها مصون میکند.
«افزایش ایمان و اعتقاد مردم به اظهارات مقامات رسمی»، «افزایش قدرت تحلیل و استدلال جامعه خودی»، «افشای ماهیت شایعهپراکنان» و در نهایت «تشکیل کمیته مقابله با شایعات» روشهای دیگری است که این محقق برای مقابله با شایعه پیشنهاد میدهد.
در روانشناسی شایعه آمده که ضریب شایعه، میزان اهمیت موضوع ضربدر میزانی ابهاماتی است که درباره آن موضوع وجود دارد. بر اساس این قانون، رابطه اهمیت و ابهام، رابطه «جمع» نیست؛ یعنی اگر موضوع مهم نباشد یا ابهامی درباره آن وجود نداشته باشد، شایعه شکل نخواهد گرفت. بدیهی است که اهمیت شیوع کرونا برای عموم مردم و مسئولین بسیار زیاد است؛ پس باید برای کنترل شایعات تا آنجایی که امکان دارد، ابهامات موجود را با اطلاعرسانی سریع و دقیق کم کرد.
1403/8/18 23:52
1403/8/12 0:59
1402/2/25 23:56
1400/12/2 23:29
1400/11/16 9:5
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام *
ایمیل *
وبلاگ
دیدگاه
سخن سردبیر
سخن تازه
سخن داغ
شهرهای شمالی
گوناگون
ادبیات
نیم نگاه
دلمشغولی ها
خواب ننه آقا
بسته خبری
دلنوشته ها
سرگرمی ها