تاریخ انتشار: 1397/5/24 16:31     /     کد خبر : 3492     /     دسته خبر : مکتوب
**در شرایط کنونی چالشهای خارجی و داخلی در کشور به اوج خود رسیده و به همین دلیل آستانه تحمل جامعه پایین آمده است. به نظر شما در چنین شرایطی مسئولان باید چه رویکردی در پیش بگیرند؟در شرایط کنونی یک فضای روانی ملتهب بر جامعه غلبه پیدا کرده که از بیرون از کشور نیز تحریک میشود. به همین دلیل نیز امروز ما با موج سنگین عملیات روانی ملت علیه ملت مواجه شدهایم. این سخن به این معناست که این موج سنگین هنگامی که توسط ملت عمل میکند در نهایت علیه خودش شیفت میشود. از سوی دیگر القائاتی که از بیرون به مردم کشور میشود تا حدودی موفق بوده که این مسأله نیز چالشها را جدیتر کرده است. در خارج از کشور مربع آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و منافقان به شکلهای مختلف تلاش میکنند افکار عمومی کشور را علیه نظام جمهوری اسلامی تحریک کنند. نوعی تقسیم کار نیز بین این کشورها وجود دارد؛ به شکلی که پول این عملیات روانی توسط عربستان تأمین میشود، آمریکا با شیطنت اسرائیل استراتژیها را تعیین میکند و منافقان نیز پیاده نظام این مربع به شمار میروند. عملیات روانی این مربع در دو سال گذشته شدیدتر شده و به صورت مرتب این تفکر را به جامعه القا میکنند که نظام نابسامان است. کار حتی به جایی رسیده که این سخن از زبان برخی از افراد داخل کشور نیز شنیده میشود. استراتژی رسانهای این مربع نیز این است که این دروغ را به اندازهای در بین افکار عمومی جامعه تکرار کنند تا به یک باور عمومی و خدشه ناپذیر تبدیل شود. این در حالی است که مسائل مطرح شده به هیچ عنوان صحت ندارد و عقلای قوم باید در این زمینه شفافسازی کنند و حبابهای این عملیات روانی را از بین ببرند. هدف اصلی این عملیات روانی نیز تجزیه ایران به کشورهای کوچکتر است. این مسأله یکی از دغدغههای آیتالله هاشمی نیز بود و ایشان همواره معتقد بودند که یکی از اهداف اصلی دشمنان تجزیه ایران به کشورهای کوچکتر است تا قدرت ایران را از بین ببرند.**چرا در عملیات روانی به وجود آمده دیده میشود که بخشهایی از ملت علیه ملت فعالیت میکند؟در تجمعات اخیر بخشهایی از مردم با دلایل واقعی به خیابان آمدهاند. با این وجود برخی تلاش میکنند بهانههای کاذب و غرض ورزیهای سیاسی خود را نیز با مسائل واقعی مردم مخلوط کنند و سپس مدیریت کشور را تحت فشار قرار بدهند. این در حالی است که عملکرد نامناسب دولت در زمینه مدیریت بازار ارز و سکه نیز مزید برعلت شد و بهانه به دست افرادی افتاد تا از وضعیت به وجود آمده علیه نظام سوءاستفاده کنند. باید به صراحت عنوان کنم که سقوط دلار از سقوط خرمشهر نیز مهمتر است. یکی از افتخارات مهم ما در دوران جنگ این است که حتی یک وجب از خاک کشور را هم از دست ندادیم. با این وجود هنگامی که ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند هویت و شرافت مردم کشور خدشهدار میشود. نکته دیگر اینکه رفتار و اظهارات آقای روحانی و برخی از مسئولان پس از تحریم با رفتار آنها قبل از تحریم هیچ تفاوتی نکرده است. این در حالی است که در شرایط کنونی کشور ما به صورت رسمی و علنی وارد یک جنگ تمام عیار شده است. بنده به خاطر دارم که آیتا... هاشمی در زمانی که کشور تحریم شده بود با تشخیص درد مردم عنوان کردند:«صدای شکستن استخوانهای مردم زیر فشارهای مردم شنیده میشود». این در حالی است که در همان زمان آقای احمدینژاد عنوان میکرد که «تحریمها کاغذپاره هستند». به نظر من این جمله، یک جمله تعجب برانگیز علیه مردم بود. آیتالله هاشمی در زمانی که کار مذاکره گره خورده بود نزد آقای روحانی رفتند و به ایشان گفتند با رهبری صحبت کنید و از ایشان اختیارات بیشتری بگیرید و مذاکرات را ادامه بدهید تا تحریمها از بین برود. در نهایت نیز این اتفاق رخ داد و برجام به نتیجه رسید.**سوءمدیریتهای داخلی به چه میزان در بحران کنونی جامعه نقش داشته است؟ آیا وزنه سوءمدیریتهای داخلی نسبت به عملیات روانی خارجی سنگینتر است؟شهید رجایی از جمله مردمیترین مدیرانی بود که در جمهوری اسلامی وجود داشت. با این وجود ایشان در جایی عنوان کرده بودند میکروفون را خاموش کنید چون باید حرفهایی بزنم که مردم نباید بشنوند. بعد از شهید رجایی، رئیس دولت اصلاحات مردمی بودند و مردم به ایشان علاقه داشتند. با این وجود ایشان نیز به دلیل ملاحظاتی نمیتوانستند زیاد در بین مردم حضور داشته باشند. این در حالی است که آقای روحانی چهره مردمی قوی ندارد. نوع کنش آقای روحانی با مردم و زیرمجموعه خود به شکلی است که این نکته را القا میکند که ایشان از طبقهای است که یک رئیسجمهور باید از آن طبقه باشد. رئیس دولت اصلاحات در دوران ریاست جمهوری خود در سفرهای استانی تا حد رکوع در مقابل مردم خم میشد. مسأله معیشت برای مردم دارای اهمیت بسیار زیادی است. در نتیجه هنگامی که ارزش داراییهای مردم بهتبع پایین آمدن ارزش پول ملی به یک سوم برسد، باید انتظار داشت مردم نسبت به این مسأله واکنش نشان بدهند. در نتیجه بخشی از تجمعات اخیر حق مردم و طبیعی است. دولت باید این مسأله را بپذیرد که دوران «نوبختیسم» به پایان رسیده و دیگر نمیتوان با کت و شلوار اتو کشیده در جلوی دوربینهای تلویزیونی ظاهر شد و به شکلی رفتار کرد که انگار کشور گل و بلبل است و مردم هیچ مشکلی ندارند. با تغییر چنین مدیرانی نیز مشکلی حل نمیشود و بلکه باید استراتژیها و روشها تغییر پیدا کند. دولت آقای روحانی باید از این کرختی خارج شود تا مردم باور کنند که دولت برای حل مشکلات آنها تلاش میکند.**چرا در حالی که در گذشته مردم به جریانهای سیاسی امید داشتند و تلاش میکردند با انتقال دغدغههای خود به جریانهای سیاسی از آنها مطالبهگری کنند امروز این وضعیت وجود ندارد و خود به صحنه آمدهاند؟ آیا جریانهای سیاسی رسالت خود را به خوبی انجام ندادهاند؟شرایط به شکلی است که مردم راهی جز به صحنه آمدن ندارند. متأسفانه هزینه حرف زدن در ایران بالاست و به همین دلیل ما باید به جای اینکه قیمت دلار را پایین بیاوریم هزینه حرف زدن را پایین بیاوریم. مردم هنوز از جریانهای سیاسی عبور نکردهاند. به عنوان مثال اجازه بدهند رئیس دولت اصلاحات در ورزشگاه شهید شیرودی سخنرانی کند تا مشخص شود مردم هنوز هم به جریان اصلاحات علاقه و ارادت دارند. بنده قول میدهم اگر چنین اتفاقی رخ بدهد جای سوزن انداختن در ورزشگاه نخواهد بود. البته برخی عنوان میکنند که جریان اصلاحات به دلایلی تضعیف شده است. من معتقدم تضعیف جریان اصلاحات نیز یک عملیات روانی است. مردم از مسئولان صداقت و درستکاری میخواهند. در دولت اصلاحات فساد اقتصادی وجود نداشت و مسئولان با چنین چالشهایی مواجه نبودند. کافی بود یک بابک زنجانی در دولت اصلاحات پیدا شود تا تندروها در کشور توفان بپا کنند. در شرایط کنونی تهران دارای پنج امام جمعه است که یک امام جمعه اصلاحطلب در بین آنها نیست.**چرا برخی در شرایط کنونی تلاش میکنند دولت آقای روحانی را مقصر وضعیت موجود جامعه معرفی کنند؟اصولگرایان اغلب این مسأله را به جامعه القا میکنند اما تنها40 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت قرار دارد و بقیه در اختیار نهادهای دیگر است. در هیچکدام از کشورهای جهان نهادهای نظامی بانک تأسیس نمیکنند و این اتفاق در کشور ما رخ داده است. نکته دیگر اینکه ما باید در روابط خارجی خود تجدید نظر کنیم. حضرت امام(ره) جمله معروفی داشتند که عنوان میکردند: «مرد باید حرفش دوتا باشد». حضرت امام(ره) هنگامی که مشاهده کردند تنش با عربستان شدت پیدا کرده، رویکرد خود را تغییر دادند و به مسئولان اجازه دادند که با عربستان برای حل بحران گفتوگو کنند. آیتالله هاشمی نیز در ماجرای برجام بارها عنوان کردند که نباید از گفتوگو هراس داشته باشیم و همواره آقای روحانی را به مذاکره تشویق میکردند. آیتالله هاشمی حتی با واسطه قرار دادن برخی از کشورها مانند عمان نیز موافق نبودند و معتقد بودند کسی که دارای منطق و استدلال است نباید هراس داشته باشد و بلکه طرف مقابل و در اینجا آمریکا که دارای منطق نیست، باید بترسد.**آیا احمدینژاد دارای مصونیت است که بهرغم اظهارات ساختارشکنانه برخورد شفاف با ایشان نمیشود؟هنگامی که آقای روحانی به ریاست جمهوری رسید تلاش کرد پشت پرده دولت احمدینژاد را برای مردم افشا کند. با این وجود بنده اطلاع دارم که ترمز دولت در این زمینه کشیده شد و گفته شد که این رویکرد را ادامه ندهید تا مردم دلسرد و ناامید نشوند. به همین دلیل هنوز عیار واقعی احمدینژاد و دولتش برای مردم آَشکار نشده است. سوال بنده از آقای احمدینژاد این است که ماشین پژویی که خریداری شد چگونه و با چه هدفی خریداری شد و الان کجاست؟ بهجز احمدینژاد افراد دیگری نیز مانند سعید قاسمی و حسن عباسی هستند که انگار برای هرگونه اظهار نظری مجوز دارند. بنده دوست دارم بدانم این افراد برای اظهارنظر درمسائل مختلف از کجا مجوز اخذ میکنند که ما هم به آنجا مراجعه کنیم و مجوز بگیریم. به نظر من سیاست ما درباره احمدینژاد اشتباه است و اگر زودتر با وی رفتار قانونی صورت نگیرد این وضعیت بدتر نیز خواهد شد. بدون شک اگر نورافکن به کارنامه مدیریتی احمدینژاد از زمان استانداری اردبیل تاکنون تابانده شود وی حتی جرأت نمیکند در تهران راه برود. آیتالله هاشمی در جلسات خود بارها عنوان میکرد که علت اینکه احمدینژاد را از استانداری اردبیل برکنار کردند تخلفات وی بود.**آیا آیتالله هاشمی مطلب مهمی درباره احمدینژاد داشتند که تاکنون رسانهای نشده است؟بله، یکی دو بار مسأله وابستگی احمدینژاد توسط دو تن از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که یکی از آنها فوت شده با آیتالله هاشمی مطرح شد. یکی از اعضای مجمع با توجه به اینکه احمدینژاد دولت خود را متعلق به جمهوری اسلامی نمیدانست و معتقد بود دولت وی دولت ماقبل ظهور امام زمان(ره) است معتقد بود که احمدینژاد به دنبال مطرح کردن فرقهای جدید است. البته ایشان شواهدی نیز به آقای هاشمی ارائه کردند. آقای هاشمی در پاسخ به این فرد عنوان کردند که در این زمینه با مقام معظم رهبری صحبت کنید. یکی دیگر از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نیز عنوان کرده بودند که شواهدی بر وابستگی احمدینژاد وجود دارد که آیتاللههاشمی در پاسخ به این فرد نیز عنوان کردند که این مطلب را با مقام معظم رهبری در میان بگذارید. آقای هاشمی معتقد بودند که من نمیپذیرم که احمدینژاد به خارج وابستگی دارد. احمدینژاد به جای اینکه مطالبهگری کند باید به مردم به خاطر عملکرد خود پاسخگو باشد. احمدینژاد میخواهد فراموش نشود. به همین دلیل بنده به ایشان توصیه میکنم در چهارراه ولی عصر، میدان توپخانه یا بهشت زهرای تهران یک چهارپایه بگذارد تا مردم وی را ببینند، تا فراموش نشود.
1402/5/26 6:32
1401/4/7 8:43
1400/3/15 9:25
1399/1/28 10:57
1397/8/13 13:47
1403/8/29 8:6
1403/8/27 5:46
1403/8/24 10:14
1403/8/21 5:54
1403/8/20 9:19
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام *
ایمیل *
وبلاگ
دیدگاه
سخن سردبیر
سخن تازه
سخن داغ
شهرهای شمالی
گوناگون
ادبیات
نیم نگاه
دلمشغولی ها
خواب ننه آقا
بسته خبری
دلنوشته ها
سرگرمی ها