قتل هاشم آباد مدتی قبل اتفاق افتاد.در قتل هاشم آباد یک جوان ساله در خودرو خود به ضرب گلوله به قتل رسید.بعد از قتل هاشم آباد برادران مقتول اعتراف کردند که دو نفر را برای قتل برادرشان اجیر کردند.علت وقوع قتل هاشم آباد اختلافات مالی بین چند برادر بود.رسیدگی به پرونده قتل هاشم آباد در جریان قضایی قرار دارد.

درگیری برادران گرگانی قبل از قتل هاشم آباد

همسر مقتول در مورد سابقه درگیری مقتولان با برادران خود گفت:«7 اسفند 99 بود که بین محمود و یکی از برادرانش درگیری رخ داد.آن روز وقتی محمود سر زمین کشاورزی خود رفت،برادرش را دید که در حال خراب کردن دیوار بود.در آن درگیری لب یکی از آنها پاره شد و سر یکی دیگر هم شکست.9 اسفند باز هم همان برادرشوهرم سر زمین رفته و کارگر ما را تهدید کرده بود.کارگر با محمود تماس گرفته و موضوع را گفته بود که محمود هم به او گفت تو اهمیت نده و کارت را انجام بده.اما این موضوع منجر به آدم ربایی از سوی برادرشوهرم شد که پرونده آن هم در جریان است.»

همسر مقتول در ادامه گفت:«29 اسفند شوهرم با برادرم در جاده ورودی هاشم آباد باز هم یکی از برادرانش را دیده بود که جاده را مسدود کرده و با اسلحه آنها را تهدید کرده بودند.برادرم که ورزشکار است،اسلحه را از او گرفته و تحویل پلیس داده بود که پرونده این موضوع در جریان قضایی قرار گرفت. همان روز برادر شوهرم در حضور همه به محمود گفته بود تو را می کشم!»

همسر مقتول در مورد یکی دیگر از درگیری های مقتول با برادرانش اینطور توضیح داد:«مدتی بعد شوهرم به همراه یک کارگر و دو دوستش سر زمین کشاورزی بودند.آن روز کارگر همسرم،کلاه او را سرش گذاشته و در حیاط رفته بود.همان موقع با اسلحه شکاری به سمت او تیراندازی شده بود.سر و کتف و شانه او تیر خورد.آنها قصد داشتند به همسرم تیراندازی کنند و به دلیل اینکه کارگر لباس او را پوشیده بود،او را اشتباهی مورد اصابت گلوله قرار دادند.که این پرونده هم در شعبه دوم بازپرسی در جریان است.»

آخرین هشدار برادران گرگانی قبل از قتل هاشم آباد

همسر مقتول در آخر گفت:«اگر رسیدگی به پرونده های قبلی به درستی انجام می شد،شاید این فاجعه اتفاق نمی افتاد اما رسیدگی به آن پرونده ها پیش نمی رفت.برادران همسرم به او گفته بودند که امسال گندمت را درو نمیکنی.دقیقا هم یک هفته مانده بود به زمان دروی گندم که او را به قتل رساندند.حالا هر دو برادرشوهرم که در این قتل دست داشتند با وثیقه یک میلیاردی آزاد هستند.یک بار با آنها مواجه شدم و در اولین مواجهه با کمربند به جان من افتادند و سیاه و کبود شدم.آن روز همراه یکی از خواهر شوهرانم بودم و ما دو زن تنها نمی توانستیم از پس آنها بربیاییم.از آنها به اتهام ضرب و جرح شکایت کردم.»

همسر مقتول با اشاره به اینکه مادرهمسرش به گناهکار بودن دو پسر دیگرش آگاه است و به عنوان یکی از اولیای دم از همه متهمان شکایت کرده؛ گفت:« افراد زیادی من را تحت فشار قرار می دهند و می گویند اگر می خواهی جان فرزندانت را نجات دهی از این پرونده بگذر! اما مادرهمسرم و فرزندان من به عنوان اولیای دم از مجازات متهمان این پرونده گذشت نمی کنند.»