تاریخ انتشار: 1402/5/28 21:40     /     کد خبر : 6425     /     دسته خبر : حوادث
در بررسیها روشن شد جسد متعلق به یک مرد ۵۰ ساله به نام احمد است که مغازه عتیقه فروشی دارد و از چند روز قبل خانواده اش ناپدید شدن وی را به پلیس اعلام کرده بودند.
ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بازجویی از خانواده احمد پرداختند و به اختلافهای دنبالهدار وی با اعضای خانوادهاش پی بردند .در حالی که فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفته بود همسر احمد به نام نگار به قتل همسرش با همدستی یک مرد نانوا به نام رامین و پسر مورد علاقه دخترش به نام کیارش اعتراف کرد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: شوهرم با اینکه دو مغازه عتیقه فروشی و وضع مالی خوبی داشت اما مرد بد اخلاقی بود و مدام با من و دختر و پسرم درگیر بود .او پسرم را مجبور می کرد تا شبها زود به خانه برگردد و اگر پسرم دیر به خانه می آمد او را به خانه راه نمی داد و پسرم مجبور بود شب را در ماشین بخوابد. او با من و دخترم هم رفتارهای بدی داشت .به همین خاطر از بد رفتاری های او خسته شده بودیم.
وی ادامه داد: مدتی بود من با مرد نانوایی به نام رامین آشنا شده بودم .من با او درد و دل کردم و از او خواستم تا برای حذف شوهرم به من کمک کند .یکی از دوستان رامین به نام کیارش نیز که گاهی اوقات پیش رامین میآمد به دخترم علاقمند شده بود و آنها با هم رابطه خوبی داشتند.به همین خاطر قرار شد آنها با هم شوهرم را گوشمالی دهند اما ناخواسته شوهرم را کشتند .
به دنبال اعترافات زن میانسال، رامین و نیز بازداشت شدند و ادعا کردند به دستور نگار و با وعده پول، ماشین وخانه شوهرش را کشتهاند .
به این ترتیب ، رامین و کیارش در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس زن میانسال روبه روی قضات ایستاد و گفت: من دستور قتل شوهرم را نداده بودم. من فقط میخواستم شوهرم را بترسانم تا دست از بدرفتاری با من و فرزندانم بردارد .به همین خاطر وقتی با مرد نانوا درد و دل کردم ، از او کمک خواستم .اما رامین گفت قبلا نیز مردی را که خانوادهاش را اذیت میکرده تنبیه کرده و گوشمالی داده است و کارش را به خوبی بلد است.
این زن در تشریح ماجرا گفت: من در خانه را باز گذاشتم تا رامین و کیارش وارد خانه شوند و شوهرم را گوشمالی دهند .اما آنها شوهرم را کشتند و من مجبور شدم ناخواسته در حمل جسد به آنها کمک کنم. ما با هم جسد پتو پیچ را به روستای باریج بردیم و به عمق دره انداختیم .
وقتی رامین ۳۰ ساله روبه روی قضات ایستاد گفت : من در نانوایی کار میکردم که با نگار آشنا شدم و با اینکه ۱۰ سال از او کوچکتر بودم او با من رابطه دوستانه برقرار کرد و قول داد اگر شوهرش را بکشم با من ازدواج میکند .قرار بود نگار مبلغ یک میلیارد تومان پول به همراه خانه و ماشین به من بدهد اما به وعده اش عمل نکرد .
وی ادامه داد: نگار از من خواسته بود تا کیارش را هم همراه خودم به خانهشان ببرم .ما قبل از اینکه به خانه احمد برویم با هم مشروب خوردیم و پسر نگار به ما مخدر گل داد که من و کیارش با هم گل کشیدیم.ما که حال طبیعی نداشتیم طبق نقشه مقابل خانه مرد عتیقه فروش رفتیم. نگار در خانه را باز گذاشته بود که وارد خانه و با احمد درگیر شدیم .من با چوب چند ضربه به سرش زدم اما او هنوز زنده بود که نگار کارد آشپزخانه را به من داد و من چند ضربه دیگر با چاقو به او زدم.کیارش هم با گلدان شیشهای ضربهای به سر مرد عتیقه فروش زد وقتی احمد جان سپرد با هم جسد را به عمق جاده انداختیم.
وقتی کیارش در جایگاه ویژه ایستاد گفت :قبول دارم با گلدان شیشهای به سر مرد عتیقه فروش زدم اما ضربه موجب مرگش نشد. من به دختر احمد علاقمند بودم و برای ازدواج با دختر جوان دست به چنین کاری زدم .من می خواستم او و مادر و برادرش از بدرفتاری های احمد خلاص شوند.
وی ادامه داد: باور کنید ضربهای که به سر قربانی زدم کشنده نبوده است.
به دنبال اظهارات متهمان و در حالی که پزشکی قانونی علت فوت را ضربات جسم برنده به بدن قربانی اعلام کرده بود قضات دادگاه پرونده را به کمیسیون پزشکی قانونی ارسال کردند تا علت تامه مرگ مشخص و روشن شود کدام ضربات موجب مرگ قربانی شده است .
با این اظهار نظر قرار است متهمان بار دیگر در دادگاه از خود دفاع کنند.
1403/8/23 15:40
1403/7/9 5:21
1403/6/11 16:46
1403/5/22 15:53
1403/5/13 0:19
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام *
ایمیل *
وبلاگ
دیدگاه
سخن سردبیر
سخن تازه
سخن داغ
شهرهای شمالی
گوناگون
ادبیات
نیم نگاه
دلمشغولی ها
خواب ننه آقا
بسته خبری
دلنوشته ها
سرگرمی ها