تاریخ انتشار: 1396/8/6 1:30     /     کد خبر : 2962     /     دسته خبر : پنجره تحلیل
سخن نیوز: / هفته نامه بابل نامه/ صمد صالح طبری / بابل از گذشته ای پربار و تابناک برخوردار بوده است، اما با گذشت زمان و بی تدبیری های برخی مسئولان کم توان و نالایق متاسفانه شاهد درجازدن و عقب ماندگی بابل در ابعاد گوناگون در سطح شهر و این شهرستان هستیم. بابل یا همان بارفروش پرفروغ دوران قاجاریه، از مراکز عمده اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در شمال ایران محسوب می شد که طبق اسناد موجود در نوشته های شخصیت ها و گردشگران خارجی از کشورهای مختلف، بارفروش نه با شهرهای استان بلکه با شهرهای بزرگ کشورمان مقایسه می شد، اما اکنون چه شده است؟ امروز وضعیت بابل بسیار بغرنج و نابسامان است.
وقتی به شهرهای کوچک تر و همین شهرهای اطراف بابل می نگریم باید به حال بابل افسوس خورد که بابل را چه شده است که به این وضعیت دچار شده است و راهکار خروج از این رکود و عقب ماندگی ها چیست. هفته گذشته در جریان مراسم توزیع و معارفه شهردار بابلسر، شهردار سابق این شهر با ارائه گزارشی از عملکرد ده ساله خود گفته بود؛ با همکاری شوراهای سوم و چهارم شهر بابلسر در مدت 10 سال گذشته 1200 تا 1300میلیارد تومان توسط بخش خصوصی در بابلسر سرمایه گذاری شده است.
اگر چهره شهر کوچک بابلسر را که تا سال 68 جزیی از شهرستان بابل محسوب می شد نگاه کنیم که اینگونه متحول شده است نشان از این دارد که مسئولان دلسوز بابلسر همت کرده اند و راه را برای سرمایه گذاری باز گذاشته اند. حال چرا بابلسر، آمل و ساری بیش از اندازه های متعارف رشد کرده اند حاکی از کار و تلاش وافر مسئولان آن شهرها برای جذب سرمایه و سرمایه گذاران بوده است که توانسته اند موفق شوند، تا هر تازه واردی که پس از مدتی به این شهرها مراجعه کند متوجه این تغییرات عمده خواهد شد.
حدود 2 ماه از فعالیت شورای اسلامی شهرها می گذرد اما هنوز شهردار بابل انتخاب نشده است و شهرداری با سرپرستی اداره می شود که این دیر انتخاب کردن شهردار، خود نوعی رکود در کارها محسوب خواهد شد، در حالی که اکثر شهرهای کشور و استان با تعیین شهردار کار خودشان را با برنامه و نظارت شورا آغاز کرده و تداوم بخشیده اند بابل هنوز اندرخم یک کوچه است. ظرفیت های شهرستان بابل بسیار بالاست. اما گروه گرایی و زدو بندها و بی مبالاتی ها آفت مهلکی در راه رشد و پیشرفت بابل در ابعاد گوناگون شده و می شود. ای کاش بابل مدیران عاقل و مدبری می داشت که بجای گروه گرایی و منیت ها فعل تعاون و همه با هم بودن را صرف می کردند تا سایر شهرها بتوانند از بابل الگوبرداری کنند نه اینکه بابل با آن قدمت و سابقه از سایر شهرهای استان تبعیت کند تا از آن شهرها عقب نماند. بودجه سالانه شهرداری های بابل و آمل و ساری در گذشته بیش از یک یا دو میلیارد نبود، اما اکنون بودجه شهرهای ساری و آمل با بابل قابل قیاس نیست و فاصله بسیار زیاد شده است.
بارفروش در زمانی که ده بود از مراکز عمده تجارت بود چون بار به این ده می آوردند و می فروختند چنان که محمد تقی خان حکیم درباره بارفروش در زمان ناصرالدین شاه نوشته است: بارفروش ده که اکنون بارفروش گویند، شهری و بندری است از مازندران چهار پنج فرسخی دریای خزر و معتبر بندری است. در بدو حال دهی بود که بار از دریای خزر در آن ده آورده ، به فروش می رفته به این نام موسوم گردیده است. در زمان زندیه یعنی قبل از حکومت قاجار، بارفروش مورد توجه قرار گرفت و مراکز ایالت شده بود. در دوره فتحعلی شاه نیز بارفروش جان تازه ای گرفت و میرزا محمد شفیع صدراعظم توجه خاصی به عمران و آبادانی بارفروش داشت، و مساجد و کاروانسراهایی احداث کرد و مدرسه صدر از آثار او بود که در محله پنجشنبه بازار قدیم احداث کرد و املاک زیادی را وقف آن کرد.
فریزر سیاح انگلیسی نیز از بارفروش با عظمت و نیکی یاد می کند و می نویسد: بارفروش در سال 1238قمری به اوج عظمت و شکوه خود رسیده و تجارت روح این شهر بود، زیرا کشتی های روس در مشهدسر بندر بارفروش لنگر می انداختند و تجارت مازندران با روسیه از آن راه بود. در این دوران فراوانی نعمت و ارزاق در شهر بارفروش ضرب المثل بود. مؤلف بستان السیاح می نویسد: بارفروش آبش فراوان، حبوبش ارزان، خصوص برنج آن دیار ممتاز و لحوم و طیور و بهامش به امتیاز است، مرکباتش بسیار و مردمش سازگار.
ناصرالدین شاه قاجار در سفر اول خودش در 26ذیحجه 1282قمری به بارفروش مورد استقبال جمعیت زیادی از مسلمانان، یهودی، ارمنی و تجار ایرانی و باکویی و روسی قرار گرفت که این امر می رساند در آن زمان بارفروش از مراکز بازرگانی شمال بود، و بازرگانان روسی و باکویی برای تجارت در این شهر مقیم شده بودند. این چند نکته که نوشته شد چند نمونه کوچک از اهمیت بازرگانی شهر بارفروش قدیم بود که به عنوان مثال ذکر شد.
بابل از شهرستان های پیشتاز در مدرسه سازی، و دارای خیرانی است که در ساخت مراکز عام المنفعه با سابقه اند که در راس آنها باید به زنده یاد سید حسین فلاح نوشیروانی اشاره کرد، حال چرا از این سرمایه و سرمایه گذاران در شهر سازی و پیشرفت و عمران و آبادانی استفاده نمی شود سئوالی است که باید مسئولان پاسخگوی این نارسایی ها و کمبودها باشند.
جنوب شهرستان بابل در بندپی و بابلکنار امکانات بسیار خوبی برای سرمایه گذاران در ایجاد مراکز گردشگری و ایجاد صنایع تبدیلی و توسعه کشاورزی و دامداری و مرغداری و پرورش کرم ابریشم دارند. اگر مسئولان بخواهند چشم شان به بودجه های دولتی باشد نباید انتظار پیشرفت بیش از این را داشته باشیم، لذا خودمان باید سرنوشت خودمان را رقم بزنیم. اگر مرحوم نوشیروانی ساختمان دانشگاه را نمی ساخت اکنون ما صاحب دانشگاه صنعتی نوشیروانی نبودیم و اگر کاخ سابق سلطنتی در بابل نبود ما صاحب نخستین دانشگاه علوم پزشکی در شمال ایران نمی شدیم. اگر پول های مردم و سرمایه گذاران نبودند دهها مرکز بهداشتی، فرهنگی و درمانی در سطح این شهرستان احداث نمی شد. بابل مهد خیران نیکوکار است که باید از سرمایه و پتانسیل آنها در شکوفایی و رشد شهرستان بابل استفاده سرشار کرد. تشویق و ترغیب سرمایه گذاران بخش خصوصی برای رونق بخشیدن به اقتصاد و عمران و آبادانی شهرستان بابل از وظایف مسئولان است تا زمینه پیشرفت و اشتغالزایی را برای شهروندان فراهم آورند، باید از سرمایه های سرگردان در جامعه برای رفع نیاز های مردم و کاهش مشکلات رفاهی آنان استفاده کنیم.
براساس تاکید قرآن کریم: هر کسی عمل نیک انجام دهد برای خود ذخیره می سازد. انجام امور خیریه و سرمایه گذاری برای ایجاد طرح های رفاهی و اجتماعی آثار مثبتی درجامعه بجای می گذارد و سازندگان چنین مراکزی را محبوب مردم می کند. از نظر آموزه های دینی نیز، توجه ویژه به ایمان و عمل صالح، شرایط را می تواند برای توسعه عملی مهیا کند و علاوه بر ایجاد آرامش و رفاه در جامعه، زمینه اشتغال جوانان جویای کار نیز فراهم خواهد شد.
سابقه نشان داده است که اجرای طرح های دولتی، عمری طولانی را می طلبد تا به بهره برداری برسند. طرح هایی همچون فاضلاب شهری، کمربندی جنوبی، بیمارستان آیت الله روحانی و ... از جمله این طولانی بودن عمر طرح هایی است که نسلی را مشغول می کند تا به بهره برداری برسند. طرح هایی که در اوایل انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی کارشان آغاز گردید پس از سال ها انتظار به خاطر کمبود اعتبارات دولتی بارها دچار تعطیلی و رکود شده اند. اگر ستادی همچون ستادهای خیران مدرسه ساز با عنوان ستاد خیران بابل ساز، شکل بگیرد می توان انتظار موفقیت داشت، کما اینکه دانشکده فنی بابل با همت صندوق قرض الحسنه حضرت ولی عصر (عج) و ستاد جذب مشارکت های مردمی
توانست با احداث ساختمانهایی قابلیت ارتقا از دانشکده به دانشگاه را به دست آورد و اگر غیر از این بود به این زودی ها زمینه دانشگاه شدن این مجموعه میسر نمی شد. سرمایه گذاران بومی و غیربومی با احداث مراکز فرهنگی، درمانی، بهداشتی و رفاهی می توانند علاوه بر کاهش نارسایی های موجود، باقیات صالحات ارزشمندی از خودشان به یادگار بگذارند. جاودانگی اعمال خیر از اهمیت والایی برخوردار است اگر بابل نوشیروانی را نداشت، امکان رویش نوشیروانی ها وجود نداشت. ایشان فردی گمنام و بی نشان بود اما اعمال خیری که انجام داد جاودانه گردید و الگویی شد برای سایر ثروتمندان و نیکوکاران که راه پربارش را ادامه دهند.
بابل وضعیت مناسبی ندارد و بسیار ناخوش احوال است، در این شهر با وجود یک رود شریانی و زیبا با مناظر دل انگیز و محیطی فرح بخش به نام بابلرود، که زمینه ساز رشد و شکوفایی بخش قابل توجهی در یک مسافت کوچک چند صد متری در شهر همجوار شمالی یعنی بابلسر شده است، این رودخانه در بابل که مسافت چند کیلومتری را از حدود پل محمدحسن خان تا امیرکلا در بردارد می توان بزرگترین مجموعه گردشگری شهری را در کنار این رودخانه در مسافتی حدود 10 کیلومتر ایجاد کرد، فقط همت می خواهد تا برای مردم به صورت واقعی و عملی کار کرد. همین آب بندان های سه قلوی حیدرکلا که سال ها شعار داده می شد تا به مجموعه تفریحی تبدیل گردد از حرف و شعار به مرحله عمل نرسیده بود که سرانجام با همت شهردار سابق حداقل یک تفرجگاه طبیعی به امکانات فقیر و درمانده موجود در شهر بابل اضافه شد و نیاز است تا چنین امکاناتی در سطح شهر و شهرستان بابل افزایش یابد. آب بندان های لنگور و مرزون آباد نیز واجد چنین شرایطی برای جذب سرمایه گذار و سرمایه گذاران برای تبدیل شدن به تفرجگاه هستند.
وضعیت بابل چنان بغرنج و رنجور است که همه ساله شاهد کاهش زمین های مستعد و مرغوب کشاورزی در سطح روستاها و حومه شهر هستیم. با تبدیل روستاهایی که به اجبار اما قانونی به عنوان مراکز بخش تبدیل به شهر شده اند بافت روستایی خود را از دست می دهند و زمین های کشاورزی و مراکز دامداری در این روستاها به واحدهای تجاری تبدیل شده اند. ویلا سازی در بهترین زمین های کشاورزی، منطقه را به شدت تهدید می کند.
چه کسانی باید این مشکلات را حل کنند و چرا برخی مسئولان به وظایف شان عمل نمی کنند و دهها چراهای دیگر از ندانم کاری ها و بی تفاوتی ها، که موجب زمین گیر شدن بابل بزرگ به شهری ذلیل تبدیل شده است که از ذکر آن خود داری می شود. بابل ختی یک هتل و مرکز مناسب برای برگزاری همایش ندارد و اخیرا با احداث مجموعه پذیرایی میزبان در بابلسر تصمیم گیری ها برای بابل در این مجموعه گرفته می شود و به قولی دعوت کردن برای مهمانی ها و مجالس مختلف در میزبان بابلسر به یک پز و پرستیژ واهی تبدیل شده است که این نیز خود جای تاسف است . به گفته ای آدم خفته را می توان با یک اشاره بیدار کرد، اما کسی که خودش را به خواب زده است امکان بیدار کردنش بسیار سخت و طاقت فرساست.
بابل نیاز به مسئولان دلسوزی دارد که خودشان را فدای خواسته های بحق و نیاز های واقعی مردم کنند ودل به پست و مقام نداشته باشند. مگر مردم بابل چه فرقی با عزیزان سایر شهرهای استان و کشور دارند که باید مظلومانه تماشاگررشد و پیشرفت آن شهرها و شاهد درگیری ها و عقب ماندگی های ویرانگر در شهر عزیز خودشان بابل باشند.
1403/7/2 15:18
1403/5/11 19:18
1403/3/18 12:16
1403/3/12 13:46
1403/3/12 13:40
1403/8/18 23:52
1403/8/12 0:59
1402/2/25 23:56
1400/12/2 23:29
1400/11/16 9:5
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام *
ایمیل *
وبلاگ
دیدگاه
سخن سردبیر
سخن تازه
سخن داغ
شهرهای شمالی
گوناگون
ادبیات
نیم نگاه
دلمشغولی ها
خواب ننه آقا
بسته خبری
دلنوشته ها
سرگرمی ها